جدول جو
جدول جو

معنی ابن بابویه - جستجوی لغت در جدول جو

ابن بابویه
(اِ نُ یَ / بِ وَیْهْ)
ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی. فقیه معروف شیعی. در مدینۀ قم فقه آموخت و هم بدانجا تجارت می ورزید. در سال 328 ه. ق. صحبت حسین بن روح را به بغداد دریافت. او را تصنیفات چند و بقول ابن الندیم دویست کتاب در فقه و حدیث بوده است. از آن جمله است کتاب شرایع و کتاب الرساله. صاحب مجمعالبحرین در مادۀ قرمط گوید علی بن بابویه را در مکه قرامطه شهید کردند و در بعض نسخ نجاشی آمده است که او در بغداد وفات کرد لکن هر دو قول درست نمینماید چه روضۀ او بقم و از دیرباز مزار شیعیان بوده است و او را سه فرزند آمد از کنیزکی دیلمی. وفات او329 بوده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ یَ / وَیْهْ)
ابویعقوب اسحاق بن ابی الحسن ابراهیم بن مخلد مروزی. ولادت 161 یا 162 یا 163 ه. ق. وفات 237 یا 238. محدث مشهور، اصلاً از مردم خراسان. او برای فراگرفتن حدیث و صحبت علما به بیشتر ممالک شرقی اسلامی سفر کرد، و با امام شافعی او را مباحثاتی است و در پاره ای مسائل برخلاف امام است. بخاری و مسلم و ترمدی صاحبان صحاح از او حدیث شنوده اند. ابن راهویه خود برای عبدالله بن طاهر امیر خراسان وجه شهرت خویش را چنین گفته است که ابراهیم پدر او در راه بزاده است و باین جهت مردم مرو او را راهویه گفتندی. ابن راهویه در آخر عمر درنیشابور مسکن گزید و همانجا درگذشت. (ابن خلکان)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ یَ / لِ وَیْهْ)
ابوعبدالله حسین بن احمد بن خالویه. از علمای نحو و لغت و او از جماعتی چون ابوبکر بن انباری و ابوعمرو زاهد و ابوسعید سیرافی ادب فراگرفته است و مذهب کوفیان و بصریان را خلط میکرده و به حلب درخدمت بنی حمدان به سال 370 ه. ق. درگذشته است. از اوست: کتاب الاشتقاق. کتاب الجمل در نحو. کتاب اطرغش در لغت. کتاب القرأات. کتاب المبتدی. کتاب اعراب ثلاثین سوره من القرآن. کتاب المقصور والممدود. کتاب المذکر و المؤنث. کتاب الالفات. کتاب لیس. (ابن الندیم). و کتاب الال و کتاب العشرات و کتاب شرح مقصورۀ ابن درید را نیز بعض اصحاب رجال بدو نسبت کنند. او اصلاً از شهر همدان و شیعی مذهب بوده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ بَ ذَ وَیْهْ)
نام یکی از روات حدیث است. در علم حدیث، یکی از مهم ترین ویژگی های روات، دقت در حفظ و نقل روایات است. این افراد باید از حافظه قوی، مهارت در شنیدن، و دقت در تحلیل اسناد برخوردار باشند تا بتوانند روایات پیامبر اسلام (ص) را به درستی به دیگران منتقل کنند. همچنین، روات باید از صداقت و امانت داری خاصی برخوردار باشند تا از هرگونه تحریف و تغییر در احادیث جلوگیری کنند.
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ بُ یَ)
ابوالحسین عبدالله بن عیسی بن بختویه، از مردم واسط. تألیفاتی چند دارد و همه تجدید قواعد سابقین است ازجمله کتاب مقدمات که کنزالاطباء نیز نامیده میشود و در سال 420ه. ق. تألیف کرده است و دیگر کتاب الزهد فی الطب
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ یَ)
ابوبکر محمد بن احمد بن علی. فقیه شافعی از مردم فارس. سفری بنشابور رفته و مدتی در آنجا اقامت گزیده و سپس ببخارا شده و باز بفارس رجعت کرده و بدانجا متصدی منصب قضا گردیده است. او را در فقه شافعی اقوالی مخالف دیگر فقهای آن مذهب است. وفات او بنشابور به سال 362 ه. ق
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ یَ)
محمد بن دشمن زیار بن کاکویه، مکنی به ابوجعفر و ملقب به علأالدوله. او خالوزادۀ مجدالدولۀ دیلمی است و کاکو بدیلمی به معنی خالو باشد. در سال 398 ه. ق. از دست دیالمه حکومت اصفهان داشت و در 414 پس از خلع سمأالدوله همدان را بقلمرو حکومت خویش ضم ّ کرد و تا سال 443 فرزندان او بهمدان و اصفهان و نهاوند و یزد و نواحی آن ولایات فرمانروای مستقل بودند و سپس باطاعت سلاجقه درآمدند. علاءالدوله که ابوعلی بن سینا وزیر او بود و حکمت علائی را به نام او کرد پسر این محمد است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ یَ / بِ وَیْهْ)
ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی را از کنیزکی دیلمی سه پسر آمد: 1- ابوجعفرمحمد بن علی بن حسین، فرزند مهتر ابوالحسن مذکور، محدث و فقیه شیعی. وفات 381 ه. ق. در قم. او از اساتید بسیار و از جمله پدر خود و محمد بن حسن بن الولید ادب و فقه فراگرفت و مشایخ دیگر وی نزدیک دویست تن بوده اند. صدوق با سلاطین و اعاظم شیعۀ زمان خود آمیزش داشت و سفری برای ملاقات ابوعبدالله نعمت نقیب ببلخ رفت و کتاب من لایحضره الفقیه را به نام او نوشت. وقتی در بغداد تدریس میکرد. در اواخر عمر در ری متوطن بود و در دربار آل بویه محترم میزیست، رکن الدوله و وزیر او صاحب بن عباد او را گرامی میداشتند. ابن بابویه عیون اخبارالرضا را به نام صاحب بن عباد نوشته و در بعض مواضع کتب خود ذکری از مباحثات خویش در مجلس رکن الدوله بمیان آورده است. ابن بابویه در ری درگذشت و بدانجا مدفون شد، قبر وی تاکنون باقی و مزار است. کتب اودر فهرست نجاشی مذکور و معروفتر از همه: کتاب من لایحضره الفقیه. اکمال الدین. امالی. عیون اخبارالرضا. معانی الاخبار. کتاب التوحید. ثواب الاعمال. علل الشرایع. کتاب الخصال. کتاب الاعتقادات است که همه به طبع رسیده است. 2- حسن بن علی، فرزند اوسط ابوالحسن، او زاهد و متعبد بوده است. 3- ابوعبدالله حسین بن علی بن حسین بن بابویه که او نیز مانند برادر مهتر، فقیه و محدث بود و سیدمرتضی و غضائری از شاگردان اویند، کتبی تألیف کرده که فعلاً در دست نیست. و نسب منتجب الدین صاحب فهرست معروف به دین طریق بوی می پیوندد: منتجب الدین علی بن عبدالله بن الحسن (معروف به حسکا) (ظ: حسنکا) بن حسین
لغت نامه دهخدا
(اِ)
ابن محمد بن حسن بن بابویه. شیخ منتجب الدین ابن بابویه در فهرس خود که در آخر بحار الانوار چاپ شده گوید: اسحاق تمام تصانیف شیخ موفق ابوجعفر را نزد او قرائت کرده است. وی دارای تألیفاتی بفارسی و عربی مفصل و مختصر می باشد. و همه آنها را پدرم موفق الدین عبیدالله بن حسن بن حسین بن بابویه از وی روایت کند. (تنقیح المقال ج 1 ص 121). و رجوع بروضات الجنات ذیل ترجمه شیخ طوسی ص 580 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن حسین بن موسی بن بابویه قمی، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن بابویه. رجوع به ابن بابویه و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 81 و الفهرست طوسی ص 93 و الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 196 و کتاب الرجال نجاشی ص 184 و فوائد الرضویۀ عباس قمی ص 222 و روضات الجنات خوانساری ص 377 و منتهی المقال ابوعلی ص 213 و منهاج المقال میرزا محمد ص 231 و هدیه العارفین ج 1 ص 678
لغت نامه دهخدا